اونکه می گفت یه عمری بات رفیقم نگفت بهم ؛ که بند ؛ به بند ِ کیفمتا سود ِ من توو جیب اون جاری بودنگفت که من ؛ بشکه ؛ یا اینکه قیفموقتی که نوبت به تلافی رسیدمی گفت ببین؟ یه بره ی نحیفم !هزار تا بوسیدمش و صفا کردتا خواست ببوسه ؛ گفت بهم ؛ کثیفم !صد دفه گفت کاکتوسی و منم گلسمباده بود تنش ؛ ندید لطیفم خیلی می نازی تو به مال دنیات ؟باشه بناز ؛ حالا که من ضعیفمیه روز دلت تنگ میشه واسه ی من وقتی که دیر میشه ؛ و من عتیقم ...حبیب اوجاری1401.11.11 بخوانید, ...ادامه مطلب
یه عمریه کردی اسیر و مستت پرنده بودم ؛ که شدم توو دستت یه روزی می شکنم نوک قلم رو تا که پشیمون کنمت ؛ ز هستت حبیب اوجاری ۱۳۹۳.۱۰.۱۰ نوشته شده در سه شنبه دوازدهم دی ۱۳۹۶ساعت 10:36 توسط حبیب اوجاری| |, ...ادامه مطلب
یه عمری چرخیدم و خنده کردی با خنده هات ؛ قلبمو بنده کردی چرخی بودم برای بچگی هات نشستی هی؛ دنده به دنده کردی تنهایی بس نبود واسه مزد من؟ که بعد از اون کار زننده کردی؟ حالا گذشته و بزرگ شدی تو پایه ی بودنم رو ؛ رنده کردی... حبیب اوجاری ۱۳۹۶.۶.۱۱ ,چرخیدم ...ادامه مطلب
یه عمریه تب دارم از نبودت امید ِ من بسته به تار و پودت بیا سحر بکن شب ِ جدایی ای سرو پا ، قربون ِ اون وجودت حبیب اوجاری ۱۳۹۵.۶.۱۱ ,یه عمریه وعده بیجا میدی,یه عمریه,یه عمریه باهاتم,یه عمریه مبتلاتم,من یه عمریه گداتم ...ادامه مطلب
یه عمری دنبال ِ چشات دویدم غیر ِ تو اصلا ؛ کسی رو ندیدم با این همه مهر و وفا ؛ من از تو حتی یه لحظه روی خوش ندیدم ... حبیب اوجاری ۱۳۹۳.۶.۷ , ...ادامه مطلب