سراي بي دل

ساخت وبلاگ
کاشکی میشد منم فقط بد بودم طوطی نبودم ؛ مثه یک دد بودم گوش دلم پر شده از درد دل کاشکی بحای مرد خوب ؛ بد بودم !حبیب اوجاری1403.2.10 + نوشته شده در دوشنبه دهم اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت 12:5 توسط حبیب اوجاری  |  سراي بي دل...ادامه مطلب
ما را در سایت سراي بي دل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarayebidelo بازدید : 1 تاريخ : پنجشنبه 20 ارديبهشت 1403 ساعت: 23:05

حالی نمانده تا که من شعری نویسماز این پریشان حالیا ؛ با چی نویسم؟از درد ریه ؟ یا که از درد اجاره؟از این همه زالو ؛ به جان خود نویسمشعر گفتن و شاعر شدن آرامشی خواهدوقتی که در دام بلایم ؛ چوون نویسم؟یک روز این قایق به ساحل میرسد بازشاید که چون ایمن شدم ؛ ایمن نویسمرنجبده دل از هر چه می بیند به دنیا دیگر ؛ مگر از رنجش ِ این دل نویسم تنها رمق در این نفس های کم و بیش هستی تو ؛ پس حالا فقط از تو نویسم .حبیب اوجاری1403.2.10 + نوشته شده در دوشنبه دهم اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت 23:34 توسط حبیب اوجاری  |  سراي بي دل...ادامه مطلب
ما را در سایت سراي بي دل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarayebidelo بازدید : 1 تاريخ : پنجشنبه 20 ارديبهشت 1403 ساعت: 23:05

خیلی بده تکراری شی ؛ یواش یواش بری کنارسیبو با پوست گاز بزنه ؛ میلی نباشه با خیاردیر میاد و زود میخوابه ؛ حوصلتو هیچ ندارهخسته بشه زودی ازت ؛ اوق بزنه عین ویار.حرف دلو تا که بگی عقیده ها عوض میشهزیادامون کم میشه و دریاهامون میشه شیارروزای اول سه چهار ساعته چت بود خیلی کمحالا ولی بهونه هست ؛ خستگیای بی شمار.با دیگران حرف میزنه با تلفن تا نیمه شبتا من گلایه میکنم ؛ حساسه و میشه خمارکم میگم و کم میام و مزاحمت نمیشم ووقتی که کاری نداری ؛ تشریفتو خودت بیار.40تا برات پست دادم و 4تا ازون ها ندیدی !باشه و بعدا می بینم ... ای بابا !!! این همه نزار !!صد منی غازن همشون ؛ فقط میگم که یادتمبی ارزشن ؛ خووب میدونم ؛ هیچی بهونه هم نیار.طفل دلم ؛ بنده خدا شباهتش توو میوه هاانگور و موز نشد ولی ؛ همه چلوندن چو انارسکوت همیشه مرهم و چاره ی درد بی کسیستساکت می مونم پس از این ؛ نمیزنم صد تا هوار.تو قصه هاست این همه عشق میون شازده و گداخدا توو قصه ی منم ؛ جادوگری برام بیار ! ( سیندرلا )تهی بودش دستای من دستامو هیچکس نگرفتلعنت به هر چی فاصلست ؛ میون دارا و ندار.حبیب اوجاری1403.2.15 + نوشته شده در شنبه پانزدهم اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت 12:14 توسط حبیب اوجاری  |  سراي بي دل...ادامه مطلب
ما را در سایت سراي بي دل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarayebidelo بازدید : 1 تاريخ : پنجشنبه 20 ارديبهشت 1403 ساعت: 23:05

میگن اگر صخره در مسیر رود نبود ، رود هیچ آوازی از خود سر نمی دادپس به یاد داشته باشیم زندگی با سختی هایش زیباست!.به صدها صخره خورد مغز سر منو هم آوای رود ؛ چشم تر منندیدم چهره ی زیبا ز هستیدریغا لنگ شده پای خر مننشستم تا غروب دور از نگار وشده خشکیده چشمها بر در ِ منبشینم منتظر ؛ شاید بیاییتو ای یار ِ گریزان ؛ از بر ِ منچنین آوای غمگین ؛ به نباشدکه بیرون آید از شور و شر ِ منشدم جاری ! لقب اوجاری ام دهز این اشک روان ؛ ای ساغر من.حبیب اوجاری1403.2.4 + نوشته شده در سه شنبه چهارم اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت 16:36 توسط حبیب اوجاری  |  سراي بي دل...ادامه مطلب
ما را در سایت سراي بي دل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarayebidelo بازدید : 7 تاريخ : دوشنبه 10 ارديبهشت 1403 ساعت: 14:37

زندگی ام ، قالبی یخ به دستمبس که ، که داد زدم ، ببین چه خستم؟کسی نخواست یه تیکه از یخم روآب شد و من ، به حسرتش نشستم .....حبیب اوجاری1395.11.21 + نوشته شده در یکشنبه بیست و دوم بهمن ۱۴۰۲ ساعت 10:44 توسط حبیب اوجاری  |  سراي بي دل...ادامه مطلب
ما را در سایت سراي بي دل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarayebidelo بازدید : 16 تاريخ : جمعه 11 اسفند 1402 ساعت: 17:18

کاشکی یکی پرم میداد از قفس تا بلکه بازم بکشم من نفس سخته یه عمر آرزو داشتن به دل یا که دمادم کنه این دل هوسحبیب اوجاری1402.10.28 + نوشته شده در پنجشنبه بیست و هشتم دی ۱۴۰۲ ساعت 18:33 توسط حبیب اوجاری  |  سراي بي دل...ادامه مطلب
ما را در سایت سراي بي دل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarayebidelo بازدید : 20 تاريخ : سه شنبه 10 بهمن 1402 ساعت: 16:50

بیا بد بینی و غم بی خیالش !که کی با قصد می رنجونه یارش؟؟یکی میگه سه ؛ اون یک دیده چاروو این برحسب باور گشته حالش تو میدونی تموم ِ سرگذشتمچه بودم در قدیم ؛ اکنون چه هستمز تنهایی و با یاد گذشته کنون تنها ؛ کنار تو نشستم بمیرم گر بخواهم رنج یارم اگر چه گل نی ام ؛ نیستم چو خارمنمیخواهم دلی رنجیده باشد ز حرفی یا ز رفتاری که دارم تو که در جای خود ؛ بس پر بهاییبه قاب خالی من چون طلاییکمی دیر امدم ؛ رفتی تو اکنون ولی هستم به یادت ؛ هر کجاییخلاصه کل این هایی که گفتم برای شادی یار است و باقیبه شعرای دگر باید نوشتن ز امید و تمنا های واهی حبیب اوجاری 1402.10.30 + نوشته شده در شنبه سی ام دی ۱۴۰۲ ساعت 10:14 توسط حبیب اوجاری  |  سراي بي دل...ادامه مطلب
ما را در سایت سراي بي دل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarayebidelo بازدید : 17 تاريخ : سه شنبه 10 بهمن 1402 ساعت: 16:50

نه از زلف سیاهم هست نشونهنه این پیر ِ ز پا افتاده اونه قد ِ سروم به پای غم خمید و نه از تیرش نشان ؛ نی از کمونهحبیب اوجاری1402.11.2 + نوشته شده در دوشنبه دوم بهمن ۱۴۰۲ ساعت 13:31 توسط حبیب اوجاری  |  سراي بي دل...ادامه مطلب
ما را در سایت سراي بي دل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarayebidelo بازدید : 14 تاريخ : سه شنبه 10 بهمن 1402 ساعت: 16:50

همه درها به روم بسته خودت دربی به روم وا کن ندارم طاقت موندن بیا ، جایم تقلا کنحبیب اوجاری1402.9.26 + نوشته شده در چهارشنبه بیستم دی ۱۴۰۲ ساعت 10:4 توسط حبیب اوجاری  |  سراي بي دل...ادامه مطلب
ما را در سایت سراي بي دل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarayebidelo بازدید : 16 تاريخ : دوشنبه 25 دی 1402 ساعت: 17:34

خدا به دنبال قلبی است که محبت می کند>محبت کردم و اما همیشه به پشت من زدند زخمی ز تیشهخدایا گر به دنبال ِ فقیریگدایی به ز من پیدا نمیشهحبیب اوجاری1393.5.20 + نوشته شده در چهارشنبه بیستم دی ۱۴۰۲ ساعت 17:0 توسط حبیب اوجاری  |  سراي بي دل...ادامه مطلب
ما را در سایت سراي بي دل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarayebidelo بازدید : 13 تاريخ : دوشنبه 25 دی 1402 ساعت: 17:34