زندگیمون شد مثه میز قمار

ساخت وبلاگ

 


زندگیمون شد مثه میز ِ قمار

من عاشق و ، تو مست ِ پول و ، خمار

بجای بیست و یک ، رسید بیست وهفت

گفتی دیگه خسته ام و ... نقد !! بیار

حاصل این قمار ، دوتا دل بودش

 بردی تو دل ها و ،  در اومد دمار

دل میدی و قلوه ازش میگیری؟؟

پوست میکنه ، میده به دستت خیار !؟

یه روز یه جا ببین چطور میخوری

از اونی که حالا چشاش هست خمار

نفرین من تا به ابد بدرغه ت

بر خودت و ، بر همه ایل و تبار

فکر میکنی سور زدی و بردی تو؟

خدا به چوبت میزنه خط ، شیار

اگه به حرفام رسیدی  یه روزی

فقط بشین یه گوشه ، چون ابر ببار


حبیب اوجاری

۱۳۹۷.۳.۲۹

سراي بي دل...
ما را در سایت سراي بي دل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarayebidelo بازدید : 167 تاريخ : جمعه 11 آبان 1397 ساعت: 1:50