امیدا کم ، درد دلا زیاده

ساخت وبلاگ

 


 

وقتی نمیرسی به هیچ آرزو

وقتی باهر خاطره شی زیر و رو

وقتی توو پاییزی ، گلات پرپره

زیر پاهاتن همه ، بی رنگ و بو

یه کفترم میتونه جرات کنه

با نوک بگیره تو رو از تار ِ مو

وقتی که شادی ، انگاری حسودا

چشم ندارن ببیننت یه لحظه

اما تا غصه ها میان سراغت

میان میشینن همگی روبرو

وقتی زمین و آسمون ضدِتن

سنگ میخوره بهِت ز هر سمت و سو

امیدا کم ، درد دلا زیاده

حوصله نیست تا که بگم مو به مو

یه عمر شدم سنگ صبور همه

زجر کشیدم ، رنجها دیدم یک تنه

یه روز به حرفم میرسی که دیره

فاصله داریم ما دوتا ، کو به کو

فقط الهی نبینه روز خوش

شهد ِ شیرینش بشه هی تلخ و ترش

اونکه نبود لایق ِ حتی یه فحش

نمک حروم ، آدم بی چشم و رو

.

حبیب اوجاری


۱۳۹۸.۶.۲۸

 

سراي بي دل...
ما را در سایت سراي بي دل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarayebidelo بازدید : 178 تاريخ : شنبه 4 آبان 1398 ساعت: 11:39