که تا من زنده ام ؛ هستم تو را یار

ساخت وبلاگ


ز خوابت گشته بودم دی چو بیدار

به دنیایم ؛ سرم میخورد به دیوار

چه خوابی بود ؛ عجب رویا و ماهی

همه غرق تمنا ؛ دل ؛ به دیدار

شدم زوارت و ابر  ِ دو چشمم

چنان بارش گرفت ؛ غمگین و بسیار

به روی لطف دستم را گرفتی :

که تا من زنده, ام ؛ هستم, تو را یار ...

.

حبیب اوجاری

1399.9.12

سراي بي دل...
ما را در سایت سراي بي دل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarayebidelo بازدید : 172 تاريخ : چهارشنبه 31 فروردين 1401 ساعت: 18:36