بستی به رگبارم و، هیچ نگفتم
شکستی ، هر بار که برات شکفتم
عیسی به دینی و ، محمد ، یه دین
منطقی اونه ، همه رو شنفتن !
حسین فدا کرد جونو تا بفهمیم
حق رو باید گفت ، نه که زور شنفتن
هر کی توو گور ِخود یه روز میخوابه
ملت ما ، به جون هم می افتن !
همه یه جور ، از پشت کوه اومدیم
ژسته به خود ، بچه ی اینجا گفتن
وقت ِ خشونت بسته باید ، لبات
نه اینکه مفت گفتن و مفت شنفتن
سکوت خودش داره یه دنیا معنی
بهتره از هر چی کلفت ! رو گفتن :
.
شوخی خوبه !! بسه دیگه نمکدون !!؟
دوست ندارم غیر ِ خودم شنفتن ...
.
باشه سکوت میکنه دیگه قلبم
لا اقل از تو ، من که بد نگفتم
مردی و آزادگی که به دین نیست
از حق باید گفت ، یا ز حق شنفتن
ادامه داره حرف دل ولیکن
کو شنوا گوشی ، برای گفتن ...
حبیب اوجاری
۱۳۹۵.۷.۲۳
سراي بي دل...
برچسب : نویسنده : sarayebidelo بازدید : 169