برادر

ساخت وبلاگ


برادری داشتم که وجودش به دنیایی می ارزید و
بارها توی نبودنش آرزو کردم که کاش من بجای
اون می رفتم و اون موندگار بود .
قدیمی ترین عکس از خودم رو در کنار برادر
و در آغوش مادر بتازگی پیدا کردم و
در وصف برادر مرحومم نوشتم  :


 

برادر تکیه گاه و مهربونه

برادر مونس و آروم جونه

برادر همدم و پشت و پناهه

برادر ؛ قلبی آزردن گناهه

برادر ماه توی آسمونه

برادر برکت این لقمه نونه

تو بودی پا به پا ؛ چون سایه ی من

حالا نیستی ، که یک دم سر نمیشه

برادر درد دوری کرده پیرم

بیا بنگر، به دام غم اسیرم

از اون وقتی که از دستم ، تو رفتی

نه تنها از خود ؛ از دنیا چه سیرم

فشار میده گلومو بغض و حسرت

اگه قصه همین باشه ؛ می میرم

 

 

حبیب اوجاری


۱۳۹۶.۴.۸

نوشته شده در پنجشنبه هشتم تیر ۱۳۹۶ساعت 12:58 توسط حبیب اوجاری| |

سراي بي دل...
ما را در سایت سراي بي دل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarayebidelo بازدید : 169 تاريخ : جمعه 16 تير 1396 ساعت: 20:10