یه روز می شینم روبروت ؛ بد میگم
شعر می نویسم یک و یا ؛ صد میگم
گلایه می کنم ز دوری از تو
از آدمای دیو و ؛ یا دد میگم
یه شب میشم غرق تماشای تو
به صد تا خواهش ِ دیگم ؛ رد میگم
اشک غمم که از چشام روونه
جلوش با دستات می گیرم ؛ سد میگم
توو رویاهام ؛ همیشه روبرومی...
به اونکه هست همیشه ؛ سرمد میگم
یه روز توو این ساحل ِ بی جدایی
قصه ی تو به جزر و ؛ یا مد میگم
حبیب اوجاری
۱۳۹۳.۵.۱۱
نوشته شده در جمعه سیزدهم مرداد ۱۳۹۶ساعت 11:49 توسط حبیب اوجاری| |
سراي بي دل...