پا میزنیم ، بی فیس و بی افاده
ما ده نفر ، که اسمامون زیاده
یکی میگه خسته نباشی ، عالی !؟
یکی میگه : بزن ! که وزن زیاده !؟
یکی میگه :کجا میدن چرخ به ما؟
یه عمریه منتظریم ! پیاده
یکی میگه : ببند در سایپا رو
مجوز تولیدشو کی داده ؟؟؟
یکی میگه : از تو بعیده بابا
حتمنی این کار ، از روی ریاته !؟
آخر صف هستم و پیش چشمام
پرچما محتزز ، میون جاده
توو راه برگشت ، با خودم هی میگم
تو نیکی می کنی ، بزن به جاده
یه خاطره ست این روزا که زود میرن
باز دوباره ماییم و ره ... پیاده
حبیب اوجاری
۱۳۹۶.۵.۳
نوشته شده در سه شنبه سوم مرداد ۱۳۹۶ساعت 19:32 توسط حبیب اوجاری| |
سراي بي دل...